خورشید مغرب

علم و دین و سیاست در منظر انتظار
خورشید مغرب

بسم الله الرحمن الرحیم
آن خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد ...

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیهاطَویلا.

سرقت علمی ادامه دارد

     در طی مقالات متعدد اعلام کرده ام که برخی از دانشمندان غربی،  اصول کیهان شناسی مرا ( که توسط اینجانب،  از تبیینات قرآن و اهل بیت علیهم السلام استخراج شده و بصورت جزوه های تدریسی و نیز بصورت کتاب « تبیین جهان و انسان » منتشر شده و به چند دانشگاه غربی ارسال شده بود. ) سرقت کرده و به نام خودشان ثبت می کنند.

اسناد و مدارک این موضوع را طی چند مقاله در سایت « بینش نو » آورده ام،  و در یکی از آن مقالات گفته ام که آقایان دست بردار نیستند گام به گام،  یک به یک اصول مذکور را سرقت می کنند و به این کار نکوهیده ی شان ادامه خواهند داد.

اینک شاهد دیگر درباره ی اصل دیگر،  از راه رسید.  آقای توروک در یک جنگ زرگری با هاوکینگ،  اصل دیگر از این اصول را سرقت کرده و اعلام کرده است که:  بیگ بنگ های متعدد بر جهان کیهانی گذشته است.

ابتدا متن خبر را از سایت « عصر ایران » ببینید،  ( این خبر مورخ 4/01/1393 نیز در سایت « فرارو » آمده است. ) آنگاه به توضیحات اینجانب توجه فرمائید:

 

متن خبر:  سایت خبری عصر ایران، کد خبر:  ۳۲۷۶۱۸

تاریخ انتشار:  ۰۳ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۹:۴۴

استیون هاوکینگ:  شرط را من بردم

در حالیکه ردیابی امواج گرانشی آغاز پیدایش جهان هیجان بسیاری در جامعه علمی ایجاد کرده پروفسور استیون هاوکینگ فیزیکدان و کیهان شناس این کشف را دلیلی بر صحت نظریه ی تلاطم کوآنتومی خود می داند.

به گزارش ایرنا از پایگاه خبری بی بی سی،  پروفسور استیون هاوکینگ استاد 72 ساله دانشگاه کمبریج و نویسنده کتاب تاریخچه زمان در این خصوص می گوید:  در سال 1981 آلن گات این نظریه را مطرح کرد که جهان در ابتدای شکل گیری،  گسترش بسیار سریع و تصاعدی داشته است.  این نظریه تورم کیهانی نامیده می شود.

تورم کیهانی توضیح می دهد چرا عالم هستی تقریبا در همه جا و در تمام جهات یکسان است.  اما جهان نمی تواند دقیقا در همه جا یکسان باشد و گرنه کهکشان و ستاره ها شکل نمی گرفتند.

هاوکینگ ادامه می دهد:  در ماه مه 1982،  من در مقاله ای این نظریه را مطرح کردم که از لحظه شکل گیری جهان تلاطم های  ( Fluctuation ) کوانتومی وجود داشته که بی نظمی را کاهش داده است.  این مقاله توجه دانشمندان دیگری را که در همین حوزه کار می کردند جلب کرد.  بنابراین من آنها را برای نشستی به کمبریج دعوت کردم.

وی اظهار می دارد:  دراین جلسه ما تصویری از نظریه تورم کیهانی در ابتدای پیدایش جهان را که اکنون پذیرفته شده،  ترسیم کردیم،  البته این نظریه 10 سال بعد بر اساس مشاهدات تایید شد.

در واقع تورم کیهانی امواج گرانشی را ایجاد می کند که چین هایی در ساختار فضا - زمان هستند.

شرط بندی های علمی پروفسور هاوکینگ در تمام عمر علمی اش با دانشمندان مختلف بر سر مسائل علمی شهره است.  آخرین بار او دو سال پیش صد پوند به گوردون کین استاد دانشگاه میشیگان به دلیل کشف ذره ی هیگز - بوزون باخت.

هاوکینگ می گوید:  دانشمندان هاروارد اعلام کرده اند امواج گرانشی مربوط به آغاز پیدایش جهان را ردیابی کرده اند.  این یافته نظریه ی تورم کیهانی را ثابت می کند و همچنین به این معنا است که من شرطی را که با نیل توراک بسته بودم بردم.

نیل توراک 55 ساله مدیر موسسه پریمتر در فیزیک نظری کانادا که مدتی با استیون هاوکینگ همکار بوده قبول ندارد که شرط را باخته است.  آن دو با هم نظریه ای با نام هاوکینگ - توراک دارند.

نیل توراک در نظریه ادواری ( Cyclic ) برای پیدایش جهان جایی برای امواج گرانشی در آغاز جهان قائل نیست.

نیل توراک می گوید:  در سال 2001 من در یک سخنرانی نظریه ی ادواری را مطرح کردم،  بر اساس این نظریه فقط یک انفجار بزرگ ( بیگ بنگ ) وجود ندارد بلکه بیگ بنگ ها پشت سر هم تکرار می شوند،  بنابراین جهان مرتب منبسط و منقبض می شود.

در پایان صحبت های من،  استیون هاوکینگ به شیوه همیشگی اش گفت شرط می بندم ماهواره پلانک وجود امواج گرانشی را ثابت خواهد کرد و این نظریه ی تو را باطل می کند.

ماهواره پلانک سال پیش یافته هایش را منتشر کرد و در آن اثری از موج گرانشی نبود بنابراین تا به حال شرط را من برده بودم.

اما دیروز اعلام شد داشمندانی بر اساس نتایج آزمایش دیگری،  تصور می کنند امواج گرانشی آغاز پیدایش جهان را ردیابی کرده اند.

این امواج به نظریه ی تورم کیهانی ربط دارند به همین دلیل هم استیون احساس می کند شرط را برده است.

پروفسور توراک گفت:  این آزمایشی چشمگیر بوده چون نشان می دهد ما در آستانه ی گشودن دریچه ای تازه به بیگ بنگ هستیم و اینکه چه اتفاقی در این انفجار بزرگ افتاده است.

امواج گرانشی پیدایش جهان را پرتویاب بایسپ 2 که در قطب جنوب نصب شده ردیابی کرد.

نیل توراک ادامه می دهد:  اما نتایج این آزمایش برای من قانع کننده نیست چون آنها چیزی را که میگویند دیده اند،  به وضوح ندیده اند.

آنها دقیقا توضیح نمی دهند که چرا به چنین یقینی در این باره رسیده اند بنابراین این کارآزمایی باید تایید شود.

پروفسور توراک قبول دارد که بسیاری از دانشمندان برجسته با نظر او موافق نیستند اما معتقد است گالیله هم در چنین شرایطی قرار داشت.

پایان خبر

 

 و اکنون به توضیحات بنده توجه فرمائید:

 1 -  یک سخن کلّی و اصلی:  هیچ بنی بشری نمی تواند انکار کند که بنده اولین کسی بودم که در سال 1369 هجری شمسی هم در کلاس درس دانشکده و هم در متن جزوه های تدریسی و سپس در متن کتاب « تبیین جهان و انسان »، اعلام کرده ام که بیگ بنگ های متعدد بر جهان کیهانی گذشته است،  و تعداد آنها را دقیقاً مشخص کرده ام که شش بیگ بنگ بوده است.

2 -  در همان زمان توضیح داده ام که غربی ها فقط از بیگ بنگ اخیر اطلاعاتی به دست آورده اند و از موارد  پنجگانه ی سابق بر آن،  اطلاعی ندارند.

3 -  اساساً بحث و تحقیق از آن موارد پنجگانه از قلمرو علم بشری خارج است،  فراتر از دسترس فیزیک - فیزیک عمومی،  فیزیک فضائی،  فیزیک ذرّه شناسی،  فیزیک نور شناسی - است. این واقعیتی است که هر محقق و متخصص کیهان شناسی و فیزیک،  آن را می داند.

4 -  من می گویم:  این اصل و اصول دیگر از این قبیل را از بیان خدا و اهل بیت ( علیهم السلام ) استخراج کرده ام. آقایان غربی ها مدرک و سند و دلیل عملی شان چیست؟  چرا به جای استدلال و ارائه ی مدرک علمی به « جنگ زرگری » و با سوء استفاده از هنر تئاتر،  سخن می گویند؟  این چه گرفتاری است که بر سرعلم  می آورند عرصه ی علم و اندیشه را لوث می کنند؟

5 -  وقتی که آقای توروک در مصاحبه با ساندی تایمز - 22 فوریه 1998 - اعلام کرد که با همکاری هاوکینگ کشف کرده اند که جهان بزرگ می شود و در آغاز به بزرگی یک نخود بوده، و عین عبارت کتاب « تبیین جهان و انسان » را به زبان آورد.  بنده اعلام کردم که این سرقت است.  اکنون مصداق دو مَثل فارسی در این خبر سایت عصر ایران از زبان خود توروک،  تحقق یافت:

الف:  مَثل « دم خروس »:  یک تناقض بیّن در میان آن مصاحبه و این سخن که در عصر ایران آمده،  وجود دارد. در آن مصاحبه می گوید:  جهان خیلی کوچک مثلاً به بزرگی یک نخود بوده و همواره بزرگ می شود.  و در اینجا سخن از « انبساط » و « انقباض » می گوید.  چیزی که پس از انبساط منقبض گردد،  دیگر معنائی برای « بزرگ شدن یک نخود و رسیدن آن به این کهکشان های عظیم که تعدادشان به میلیاردها می رسد » نمی ماند.  آیا در بیگ بنگ های متعدد، هر بار جهان منبسط شده و سپس به بزرگی یک نخود برگشته است؟!  علاوه بر فکر و اندیشه هر دانشمند،  آیا یک فرد عاقل عامی چنین سخنی را می پذیرد؟  این چگونه سخن گفتن از موضع علم است؟

صرفنظر از عرصه ی علم،  آیا در تاریخ فکری بشر تناقض بزرگتر از این دیده شده؟

ب:  مَثل « دروغگو حافظه ندارد »:  معلوم است که توروک آن مصاحبه ی خود را فراموش کرده است،  که دروغگو فراموشکار می شود.  بل مانند سارقی که ماهیت شیئ سرقت کرده اش را نمی داند الماس پر ارج را با تکه شیشه ی بی ارزش عوضی گرفته است.

6 -  همچنین:  وقتی که آقای هاوکینگ اعلام کرد که یک مرکزی در جهان هست که

دائماً ماده و انرژی از آن پدید می آید - یعنی بر حجم مواد و انرژی جهان افزوده می شود - و نام آن را « میدان هیچ » گذاشت و این اصل بزرگ و بس اساسی را سرقت کرد،  درمانده بود که این فوران ماده و انرژی های نو پدید را که بر پیکر جهان افزوده می شوند و جهان را بزرگ و بزرگتر می کنند،  با چه نامی بنامد،  لذا به ترکیب دو واژه ی « میدان » و « هیچ » پناه آورد.

مقصود از « میدان » چیست؟  و مراد از « هیچ » چیست؟  آیا آن میدان درعین حال که میدان است و وجود دارد، هیچ و عدم است؟  این تناقض،  افتضاح آمیزتر از تناقض آقای توروک است.

ممکن است گفته شود:  مراد او از « هیچ »،  « غیر فیزیکی بودن آن میدان » است.  در اینصورت این موضوع غیر فیزیکی چه ربطی به رشته ی علمی و کار فکری هاوکینگ دارد؟  او که گاهی خدا را انکار می کند و گاهی به آن معتقد می شود و به تذبذب خود ادامه می دهد،  چگونه اظهارات علمی خود را به « هیچ » منتسب می کند؟!

من از بیان قرآن و اهل بیت ( علیهم السلام ) می گویم:  خداوند آن مادّه ی اولیه جهان را که خیلی کوچک هم بود با « امر = کن فیکون » ایجاد کرد و همان امر در مرکز جهان به کار خود ادامه می دهد و دائماً مواد و انرژی ایجاد کرده و جهان را بزرگ و بزرگتر می کند.  سخن هاوکینگ چیست؟  و چه توجیه علمی دارد؟

هاوکینگ نیز مانند توروک،  حرف هائی می زند و در مقام استادی ( مثلاً ) اصل هائی را اعلام می کند که هیچکدام نه تنها ربطی به دیگری ندارد،  بل متضاد و متناقض با همدیگر هستند.

اگر جهان از آن « میدان هیچ » تغذیه می شود و گسترش می یابد،  پس چرا آقایان « قانون گسترش جهان » را انبساطی می دانند؟  انبساط و انقباض در پدیده های جهان هست اما گسترش جهان ماهیت انبساطی ندارد بل واقعاً بر حجم مواد و انرژی جهان افزوده می گردد.

اگر توروک تعدد بیگ بنگ ها را کشف کرده و این نو آوری از خود اوست و سرقت نیست،  پس چرا هنوز از « انبساط » سخن می گوید؟  و هنوز هم به دامن « انقباض » چسبیده است؟

گسترش جهان در اثر انبساط نیست بل جهان مانند یک هندوانه می خورد و تغذیه می شود و بزرگ می گردد و این گسترش و بزرگ شدن تا ابد ادامه دارد و با گذشت هر 18،250،000،000 سال ( با سال های زمینی ما ) یکبار دچار انفجار و بیگ بنگ می گردد.  و از آخرین بیگ بنگ « ­13،687،000،000 سال » گذشته است.

 

نظرات  (۱)

سلام
سایت زیبایی است
امیدوارم که مطالب زیبایی رو هم در سایت شما مطالعه کنیم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی